زمان مطالعه: 3 دقیقه

برای هفت سال گذشته، شرکت من یک استراتژی بازاریابی ایمیل بکار انداخته است. برخی اوقات ما به مشتریانمان کمک می کنیم تا آنها نیز استراتژی خود را راه بیندازند. خدمات بازاریابی ایمیل بسیار خوبی وجود دارد- میل چیمپ (MailChimp)، جانگو میل (JangoMail)، ای وبر (AWeber) و سایر خدمات – که ما از کانستنت کانتکت (Constant Contact) استفاده می کنیم. ما از این خدمات راضی بوده و هیچ دلیلی برای روگردانی از آن نداشته ایم. ما چیزهای زیادی در زمینه ی بازاریابی ایمیل یاد گرفته ایم. خطاهای بسیاری نیز داشته ایم. اجازه دهید پنج تا از بزرگترین خطاها را با شما به اشتراک بگذارم.

فهرست های ما بسیار بزرگ بودند

ما یاد گرفتیم که بازاریاب های خوب، دیگر ایمیل ها را “نمی ترکانند”. آنها ده سال پیش چنین کاری می کردند. آموختیم که امروزه افراد کمپین های هدفمند تشکیل می دهند. ما عادت داشتیم یک فهرست بلند داشته باشیم که نیمی از ایمیل ها در آن به خاطر آدرس بد برگشت می خوردند. نیم دیگر تنها به این خاطر خوانده می شدند که اطلاعات نامربوط بود. ما یاد گرفتیم که بهتر است فهرست هایی همراه با جزئیات بیشتر و بخش بندی شده از دریافت کنندگان ایجاد کنیم. حالا داده هایی که به سمت مان می آید را مدیریت می کنیم. پس از آن کمپین های ایمیل خود را از پایگاه داده های مدیریت رابطه با مشتری به راه می اندازیم. ما همچنین آدرس های ایمیل بد را پاک می کنیم. ما آموختیم که بهتر است فهرستی از 100 نفر از افرادی که به ایمیل ما علاقمند هستند به جای فهرستی از 10000 نفری که علاقه ای بدان ندارند داشته باشیم.

ایمیل های ما بسیار طولانی بودند

ما یاد گرفتیم که افراد دیگر صبر ندارند تا ایمیل های طولانی را بخوانند. آموختیم وقتی ایمیلی بلند را می بینند تمایل به حذف آن دارند. ما فراگرفته ایم آنها را با 3-2 مورد در هر ایمیل، کوتاه نگه داریم. ما جملات اندکی می نویسیم و پس از آن از طریق یک لینک، خواننده را به مقاله ی کامل در بلاگ خود می کشانیم.

محتوای ما سودمند نبود

یاد گرفتیم که خبرنامه ها بایستی خبر داشته باشند (اطلاعات، توصیه ها، نکات کمک کننده). آموختیم که افراد اگر مطلبی در جهت یاری رساندن به آنها برای عملکرد بهتر در زندگی و کسب و کار باشد، آنرا می خوانند. فراگرفتیم که افراد توجهی به محصولات و خدمات ما ندارند مگر اینکه نیاز بخصوصی داشته باشند. یاد گرفتیم برای جذب خوانندگان، خط های عنوان خوبی داشته باشیم. مطمئنا دکمه های معدودی در ایمیل و اطراف آن جهت ارتقاء برخی از خدماتمان قرار می دهیم. اما محتوای اصلی ما ماده ی آموزشی برای کمک به خوانندگانمان است.

ما متعهد نبودیم

ایمیل های ما بر اساسی مستحکم فرستاده نمی شدند. این یک مشکل بود. ما یاد گرفتیم یک برنامه بندی ارسال مداوم، وفاداری خواننده را افزایش می دهد. بنابراین، برنامه ای برای ارسال ایمیل ها ایجاد کرده و سپس بدان متعهد شدیم. ما آموختیم که از طریق تفویض کار تولید محتوا برای عده ای اندک، کمی از بار پروژه کم کنیم. فراگرفتیم تا یک فرد داخلی مسئول فرستادن ایمیل ها قرار دهیم و بودجه ای برای این کار تولید کردیم. آن فرد در استفاده از کانستنت کانتکت (Constant Contact) کارشناس شده و اکنون زیر و بم این نرم افزار را می شناسد.

ما تعداد اندکی از ویژگی های خوب خدمات ایمیل خود را نادیده گرفتیم

ما تنها برای ارسال ایمیل از کانستنت کانتکت استفاده می کردیم. اما وقتی بیشتر بررسی کردیم، دریافتیم که این سرویس ویژگی های سودمندتر بیشتری برای ما داشت. بعنوان مثال، یک صفحه ی ثبت نام روی وب سایتمان ایجاد کردیم که بطور خودکار افراد را به فهرست های ایمیلمان اضافه می کرد. ما همچنین از طریق ویژگی متن، یک ثبت نام ایجاد کردیم تا افراد بتوانند از طریق ارسال یک پیام متنی برای خبرنامه ثبت نام کنند. ما تمام ایمیل ها را در خصوص عوامل اسپم (spam) احتمالی پیش از ارسال بازبینی می کنیم. همچنین معیارهای دریافت کننده را به منظور سنجش کارایی هر کمپین ایمیل دنبال می کنیم.

شرکت من هر ماه پنج خبرنامه ی محصول جداگانه و یک نکته برای “کسب درآمد” به حدود 20000 نفر ارسال می کند. شما نمی توانید این کار را با یک سیستم ایمیل عادی انجام دهید. حتی نمی توانید اینکار را بصورت درونی با یک نرم افزار مدیریت ارتباط با مشتری به انجام رسانید. شما بایستی به یک استراتژی بازاریابی ایمیل خوب اعتماد کنید. ما خیلی ضعیف از بازاریابی ایمیل استفاده می کردیم اما آنرا یاد گرفتیم.