زمان مطالعه: 8 دقیقه

صنعت فناوری به سرعت در حال پدیدار شدن است. استاتیستا مخارج فناوری کلی سال گذشته در سطح جهانی را 3.36 بیلیون دلار برآورد می کند. و اگرچه این صنعت با مقادیر زیادی محصولات متفاوت بیش از حد اشغال شده، توان بالقوه ی آن همچنان بالاست. محصولات جدید همه روزه در حال ورود هستند.

راه اندازی یک محصول جدید می تواند بسیار مشکل باشد. بدون توجه به اینکه آیا در حال راه اندازی یک نرم افزار جدید هستید، یک ویژگی نرم افزار جدید، یا ارائه ی نرم افزار بعنوان یک خدمات کامل (SaaS)، هر راه اندازی محصول نیازمند استراتژی مخصوص به خود می باشد تا به افراد مناسب معرفی گردد.

بسیاری از بازاریاب ها می گویند راه اندازی یک محصول فناوری جدید پیچیده تر از راه اندازی یک محصول فیزیکی است، و ما می گویم که این حقیقت دارد. کانال های دیجیتال، بیرون دادن یک محصول فناوری جدید را ساده می سازند اما وادار کردن کسی برای اینکه در میان نرم افزارهای موجود متوجه نرم افزار جدید شما شود می تواند سخت باشد.

اگر برنامه دارید یک محصول فناوری جدید را راه اندازی کنید، دو چیز را باید در ابتدا بدانید:

محصولتان

پیش از آنکه هر کاری با محصول تان انجام دهید، نیاز است مطمئن شوید از اینکه آنرا به خوبی می شناسید. شما باید مشخصات، ویژگی ها و قابلیت های آنرا بدانید. اگر برنامه دارید از طریق وب سایت خود بفروشید، وب سایتتان چه تعداد از کاربران را می تواند مورد حمایت قرار دهد؟ کاربران روی سایت شما چه چیز می یابند، و آیا سایت تان حامی کاربر است تا آنها بتوانند براحتی آنچه به دنبالش هستند را دریابند؟ اینها چیزهایی هستند که بایستی پیش از شروع آماده کردن کمپین خود بدانید.

زمان بندی

زمان بندی نکته ای کلیدی برای یک راه اندازی محصول موفق است. کارآفرینان بسیاری هستند که در مورد محصولات خود بسیار هیجان زده شده، نمی توانند برای ارائه ی آنها صبر کنند. اگر پیش از آماده بودن راه اندازی کنید، ممکن است اشتباهاتی رخ دهد، و اگر در آغاز اثر بدی بر مشتریان داشته باشید، تغییر نظر عامه پس از آن بسیار مشکل است. بعلاوه، در صورتی که محصول شما مرتبط با فصلی بخصوص باشد، نیاز است در مورد زمان صحیح سال برای ارائه ی آن فکر کنید. بعنوان مثال شما یک مایوی شنا را در وسط زمستان ارائه نمی دهید.

اکنون که این موارد ضروری را پوشش داده ایم، حوزه های کلیدی در اینجا هستند که بایستی از آنها آگاه بود:

  1. سرمایه ی انسانی ضروری است

پیش از شروع ایجاد یک استراتژی راه اندازی، بسیار مهم است که تیم خود را در محل داشته باشید. ابتدا، تیم فنی هسته ی شرکت شماست، بنابراین مطمئن شوید توسعه دهنده های مجربی با مهارت های درست انتخاب می کنید که می توانند کد واضح و پایدار را بنویسند-کیفیت محصول شما به آن بستگی دارد.

تیم رهبری، مدیران پروژه، بخش بازاریابی، و کارکنان فروش نیز مهم هستند. بازاریابی نقشی اساسی در راه اندازی محصول ایفا خواهد کرد، بنابراین، مطمئن شوید افراد آگاهی دارید که می دانید چگونه از وجودشان بهره برده، نقاط قوت محصول را ارتقا بخشید. شما همچنین بازاریابی خود را به یک نمایندگی بیرونی برون سپاری می کنید که تجربه ی راه اندازی محصول را دارد.

مهم ترین مشخصه ای که اعضای تیم باید داشته باشند انعطاف پذیری است. در طول راه اندازی یک محصول جدید، بروزرسانی ها و تغییرات بسیاری می توانند وجود داشته باشند، بنابراین کارکنان شما نیاز است بتوانند با موقعیت های جدید تطبیق یافته، بر اساس شرایط تازه تغییراتی اعمال نمایند.

موفقیت تیم شما نیز به توانایی شما در مدیریت افراد بستگی دارد. شما نیاز دارید به افراد فضا، زمان و منابع دهید تا بتوانند یک راه اندازی موفق به انجام رسانند و نیاز دارید اهدافی تنظیم کنید که واقع گرایانه و قابل دسترس باشند.

  1. مسئله ای که محصول تان آنرا حل می کند درک کنید

باشید، اما درک این مسئله که در حال حل آن هستید برای انتقال ارزش محصول با مشتریان تان مهم است. بر این تمرکز کنید که “چرا” این محصول را تولید کرده اید و “چه کسی” می تواند از آن بهره برد.

بدنبال چیزهایی مثل این باشید که مشتریان تان چگونه زندگی می کنند. چه چیز باعث شد این مسئله ی بخصوص را حل کنند؟ آیا محصول تان واقعا می تواند به آنها در حل این مسئله یاری رساند؟ آیا باید تغییراتی در این محصول ایجاد نمایید؟ چگونه اجازه می دهید مشتریان از محصول تان اطلاع داشته باشند؟ تمام این پرسش ها بایستی پیش از راه اندازی محصول تان پاسخ داده شوند.

  1. یک مخاطب هدف بخصوص داشته باشید

وقتی درکی از مسئله ای که باید حل شود دارید، بدنبال افرادی باشید که با این مسئله روبرو هستند. علاوه بر این، نیاز است شما مخاطب خود را درک کنید- زبانی که استفاده می کند، راه برقراری ارتباط آنها، کانال هایی که از طریق آن ارتباط می گیرد ، و اخباری که می خواهند بشنوند.

یک راه برای یادگیری در مورد مشتریان شما ایجاد یک شخصیت خریدار است. یک شخصیت خریدار فردی تخیلی است که نامی به وی می دهید و مشتری هدف شما را نمایش می دهد: همان سن، جنسیت، پس زمینه ی اجتماعی اقتصادی، و نیازها و رفتارهای ویژه. این لزوما فردی است که می خواهید به وی بفروشید و این داده ها را برای تعیین بهترین کانال های بازاریابی جهت دسترسی به آنها بکار خواهید برد. شخصیت خریدار شما می تواند از طریق روش های گوناگون ، از قبیل گروه های تمرکز، بررسی اولیه ی بازار، یا جلسات تولید با همکاری شناسایی شود. یک شخصیت خریدار همچنین به شما در ایجاد همدردی با مشتریان تان کمک خواهد کرد. این به شما کمک می کند تا بدانید از کجا آمده اند، در حال انجام چه کاری هستند، با چه مسائلی هستند، و به شما در درک کامل تر اینکه چگونه این مسائل را برای آنها حل کنید کمک می کند.

  1. سفر خریدار را مورد تحلیل قرار دهید

سفر خریدار جریانی مرحله به مرحله است که خریدار برای خرید محصول تان در آن گام برمی دارد. این جریان می تواند با یک آگهی شروع شود که از طریق یک دکمه ی عمل، خریدار را به وب سایت شما کشانده، وی را به یک گزینه ی بررسی ببرد تا در نهایت فروش را به پایان رساند.

این جریان شاید ساده به نظر برسد، اما در واقع موانع بسیاری وجود دارند که یک کاربر برای رفتن به پیج نهایی بدان نیاز دارد که در آنجا می توانید در نهایت از آنها برای خرید محصول تان تشکر کنید. یک وب سایتی که به آرامی لود می شود می تواند باعث شود یک مشتری فورا از سایت تان خارج شود.

بعنوان بخشی از این سفر ، شما می خواهید دریابید خریداران تان اطلاعات خود را از کجا دریافت کرده، چه فاکتورهایی بر نظرشان اثرگذار می باشد. بعنوان مثال ، یک نظر می تواند روی پیج اینستاگرام یک اینفلونسر آغاز شود. مشتری می تواند چیزی مثبت پست شده در مورد شما ببیند، و سپس تصمیم بگیرد تا از پیج اینستاگرام تان بازدید نماید. اگر پروفایل تان جذاب به نظر برسد، شاید آنها روی وب سایت تان کار خود را ادامه دهند. اگر چیزهای بیشتری که بدان علاقه دارند را روی سایت تان بیابند، خرید اتفاق افتاده است.

آنچه باید از آن مطمئن باشید اینست که در این بخش، همه چیز به نرمی پیش می رود. وقتی کاربران روی وب سایت شما هستند، نباید هیچ مداخله ای وجود داشته باشد. همه چیز باید مشتریان را به آن دکمه ی “مرا بخرید” راهنمایی کند. هرگونه مداخله ی کوچک می تواند بدین معنا باشد که هیچ خریدی وجود نخواهد داشت.

  1. اهداف و سنجش های مشخص تعریف کنید

شما نباید یک راه اندازی محصول را پیش از اجرای اهداف مرتبط آغاز نمایید. داشتن سنجش های مشخص به شما در دانستن اینکه بدنبال چه چیز هستید کمک خواهد کرد. آیا بدنبال فروش، کلیک، اشتراک گذاری یا چیزهایی شبیه به این هستید؟ باید مطمئن شوید هداف تان هوشمندانه هستند:

ویژه: اهداف مشخص، دقیق، و به خوبی تعریف شده بوده، هیچ فضایی برای سردرگمی باقی نمی گذارند.

قابل سنجش: در پایان، نیاز است بدانید آیا به اهداف خود رسیده اید، پس باید بدانید چگونه هرگونه پیشرفت را مورد سنجش قرار دهید.

دست یافتنی: نیاز است که اهداف در آینده ی نزدیک قابل دسترس بوده و دسترسی به آنها مشکل نباشد.

واقع گرایانه: اهداف شما هدفی واقعی را به نمایش گذاشته، مسائل واقعی را حل می کنند.

به موقع: شما یک تاریخ شروع مشخص و سررسیدی برای دستیابی به اهداف تان تعریف کرده اید.

به یاد داشته باشید اگر بخواهید یک محصول را محدود ساخته یا ارائه دهید به این خاطر که به خوبی عمل نکرده، پایان دنیا نیست. اگر ارقام خود را دنبال می کرده اید، می توانید تصمیمات هوشمندانه ای در مورد آینده بگیرید. اگر اعداد خوب به نظر نمی رسند، بهتر است خرج کردن پول را کنار بگذارید به جای اینکه به این کار ادامه داده، در نهایت شکست بخورید. یک محصول که عملکرد بد دارد می تواند منجر به ضرر زدن به شرکت تان شود.

مطمئن شوید ابزار تحلیلی خوبی پیش از شروع کمپین تان انتخاب می کنید. بدین طریق، تصویری شفاف از آنچه از طریق یک داشبورد واحد انجام خواهد گرفت خواهید داشت. ابزارها می توانند به شما نشان دهند کدام کانال ها بهتر از سایرین عمل می کنند ،تا متوجه شوید بر چه چیز تمرکز کرده و چه چیز را محدود سازید.

  1. آزمودن، آزمودن، آزمودن

بازاریاب ها می گویند آزمودن بخش مهمی از یک جریان راه اندازی است. در کنار آزمودن خود محصول، شرکت ها بایستی همچنین زمان برای آزمودن رویکرد صحیح برای دستیابی به بازار هدف خود بگذارند. این امر همچنین به حداقل سازی شکست در آینده کمک خواهد کرد.

بسیاری شرکت ها شاید بگویند بررسی بازار خود را به انجام رسانده اند و اینکه محصول شان بی نقص است. هرچند ،شما هرگز نمی توانید دقیقا پیش بینی کنید کاربران چه کاری انجام خواهند داد. کاربران همیشه متفاوت فکر کرده، آنچه نیاز به تغییر دارد را خواهند یافت.

در این مرحله، شرکت ها معمولا ورژن بتای محصول خود را ارائه می دهند که شامل یک یا دو ویژگی اساسی است. بدین طریق، آنها می توانند دریابند آیا کاربران به این ویژگی ها علاقه دارند و تعیین کنند کدام ویژگی ها بایستی افزوده شده، کدام یک از بین برود. آزمودن A/B به فراوانی نیز بکار می رود. این به معنی ارائه ی دو ورژن از یک محصول یا ویژگی ها و تحلیل اینکه کاربران کدام یک را بیشتر می پسندند، می باشد.

آزمودن می تواند صرف زمان و منابع برای ویژگی های غیرضروری که کاربران شما بدان علاقه ای ندارند، و همچنین کاهش نیاز برای حمایت از مشتری، کشف تهدیدهای احتمالی از رقبا، و بهبود میزان انحراف و بازیابی مشتری را بهبود بخشند. یک شرکت جدی و متعهد هیچ چیز را به شانس واگذار نمی کند.

  1. بازخورد گرفته، به پیشرفت ادامه دهید

این مرحله ی نهایی است. پس از اینکه بازخورد کافی از آزمودن دریافت کردید، اکنون زمان استفاده از آن اطلاعات جهت بهبود محصولتان است.  ویژگی هایی که کم هستند و در راستای حل مشکلات جامعه و افراد هستند را اضافه کنید. و اگر همچنان در مورد نتایج احساس عدم اطمینان دارید، آزمایش بیشتری انجام دهید. هرگز محصولی ناکامل را ارائه ندهید. لایک های فیس بوک و اینستاگرام ضمانتی برای فروش های آینده نیستند.

وقتی بازخورد خود را دریافت کردید و هرگونه بهبود را به انجام رساندید، تنها چیزی که می ماند روشن کردن چراغ ها و ارائه ی محصول تان است. اگر این مراحل را دنبال کرده اید، راه اندازی به هیچ وجه سخت نخواهد بود. شما تا کنون کار سخت را انجام داده اید و هر چیزی در پیش رو ساده تر باید باشد.

هرچند، یک راه اندازی محصول در اینجا تمام نمی شود. شما باید به یادگیری، بخصوص در سال های اول، ادامه دهید. شما بایستی انعطاف پذیر بوده، مسیرها را دنبال کرده، برای تغییر ویژگی ها در هنگام لزوم آماده باشید. همه تکه های کیک موفقیت می خواهند.

در هر راه اندازی محصول، شما همیشه بایستی حاضر بوده، گوش داده، و برای عمل آماده باشید. به خاطر داشته باشید آمادگی کلید هر داستان موفقی است. همچنین صداقت و انصاف را در ارائه محصولاتتان همواره در نظر بگیرید.